عزراییل و حضرت عیسی علیه السلام
عزراییل و حضرت عیسی علیه السلام



در حکایتی آمده است که روزی عیسی (ع) با ملک الموت نشسته بود .



مردی از کنارشان گذشت .



ملک الموت گفت : یا عیسی این مرد تا شب زنده نماند . بر جنازه او نماز گزار .



چون شب فرا رسید . مرد در نهایت سلامتی باز گشت .



عیسی(ع) از عزراییل پرسید که مگر نگفتی که این مرد تا شب زنده نمی ماند و حال آنکه او به سلامت بازگشت .



عزراییل گفت : بله اما به سبب صدقه ای که با اخلاص در راه خدا داد . خدای تعالی سی سال دیگر به عمرش



اضافه کرد .



عیسی(ع) مرد را نزد خود خواند و به او گفت امروز چه کاری را انجام داده ای ؟ ))



مرد گفت : (( سه قرص نان داشتم و آن را به محتاجان و درویشان دادم و خود روزه گرفتم ))



ملک الموت به عیسی گفت ای عیسی ! آن کر باسی که در پشت دارد بگو باز کند . ))



مرد چنین کرد . ماری دیدند بزرگ که از میان کرباس بیرون آمد و قفلی بر دهانش نهاده بودند .







آنچنان که پیامبر گفت الصدقه رد البلاء)) => صدقه رد می کند بلا را .




:: موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
نویسنده : حسنا شکیبا
تاریخ : پنج شنبه 21 آذر 1392
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: